توافق ایران و آمریکا
در هفتههای اخیر، مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده برای احیای توافق هستهای (برجام) یا دستیابی به توافقی جدید در عمان آغاز شده است. این مذاکرات، که از آوریل 2025 (فروردین 1404) شروع شدهاند، به دلیل فشارهای اقتصادی شدید بر ایران و سیاست «فشار حداکثری» دولت جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در ادامه، تأثیرات بالقوه این توافق بر اقتصاد ایران بررسی میشود.
- وضعیت کنونی اقتصاد ایران و انگیزه مذاکرات:
- ارزش ریال در برابر دلار به پایینترین سطح خود رسیده و در مارس 2025 به حدود ۱,۰۳۹,۰۰۰ ریال به ازای هر دلار در بازار آزاد گزارش شده است.
- تحریمهای آمریکا، بهویژه پس از خروج این کشور از برجام در سال 2018، اقتصاد ایران را تحت فشار شدیدی قرار داده و صادرات نفت را به شدت کاهش داده است. این تحریمها باعث کاهش 15 تا 20 درصدی اندازه اقتصاد ایران نسبت به حالت بدون تحریم شدهاند.
- تورم بالا (حدود 40-60% در سالهای اخیر)، بیکاری، و کاهش قدرت خرید مردم منجر به نارضایتی عمومی و اعتراضات پراکنده شده است. گزارشها از 216 تظاهرات در فوریه 2025 به دلیل مشکلات اقتصادی خبر میدهند.
- ایران به دلیل تضعیف موقعیت منطقهای خود (سقوط رژیم اسد در سوریه و تضعیف حزبالله لبنان) و وابستگی به صادرات نفت به چین، انگیزه قویتری برای مذاکره با آمریکا دارد.
- تأثیرات کوتاهمدت توافق احتمالی:
- رفع تحریمها و افزایش صادرات نفت: در صورت توافق، رفع بخشی از تحریمها میتواند صادرات نفت ایران را از حدود 1.5 میلیون بشکه در روز به بیش از 2 میلیون بشکه افزایش دهد، مشابه آنچه در سال 2015 پس از برجام رخ داد. این امر میتواند درآمد ارزی ایران را به بیش از 50 میلیارد دلار در سال برساند.
- کاهش نرخ ارز: اخبار مثبت مذاکرات اخیر باعث کاهش موقت نرخ دلار از ۱,۰۴۳,۰۰۰ به ۹۹۸,۵۰۰ ریال شده است، که نشاندهنده حساسیت بازار به احتمال رفع تحریمها است.
- جذب سرمایهگذاری خارجی: توافق میتواند دسترسی به فناوریهای جدید و سرمایهگذاری خارجی در بخشهای صنعتی و زیرساختی را تسهیل کند، که به بهبود تولید و اشتغال کمک میکند.
- کاهش تورم: افزایش درآمدهای نفتی و دسترسی به داراییهای بلوکهشده (بیش از 100 میلیارد دلار در حسابهای خارجی) میتواند فشار تورمی را کاهش دهد، هرچند این امر به مدیریت صحیح منابع بستگی دارد.
- تأثیرات بلندمدت و چالشها:
- بهبود رشد اقتصادی: رفع تحریمها میتواند رشد اقتصادی را از نرخهای منفی یا نزدیک به صفر به 3-5% در میانمدت برساند، بهویژه اگر ایران به بازارهای جهانی بازگردد.
- وابستگی به اقتصاد جهانی: ورود به اقتصاد آزاد ممکن است بهرهوری پایین صنایع داخلی را تحت فشار قرار دهد و بیکاری را در کوتاهمدت افزایش دهد، مگر اینکه دولت سیاستهای حمایتی هدفمند اعمال کند.
- چالشهای سیاسی داخلی: برخی معتقدند توافق با آمریکا ممکن است بهعنوان «تسلیم» در برابر فشارها تلقی شود و نارضایتی گروههای مخالف را افزایش دهد.
- اعتمادسازی و پایداری توافق: سابقه خروج آمریکا از برجام در سال 2018 باعث بیاعتمادی عمیق در ایران شده است. هر توافق جدید باید شامل تضمینهایی برای جلوگیری از تکرار این سناریو باشد.
- چشمانداز و ریسکها:
- مذاکرات فعلی با موانعی مانند اختلاف بر سر دامنه تعهدات هستهای ایران، روشهای راستیآزمایی، و رفع تحریمها مواجه است.
- در صورت شکست مذاکرات، ایران ممکن است اقدامات تلافیجویانهای مانند اخراج بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا افزایش غنیسازی اورانیوم را در پیش گیرد، که میتواند به تشدید تنشها و حتی درگیری نظامی منجر شود.
- از سوی دیگر، اقتصاد ایران به شدت تحت فشار است و مقامات ایرانی، از جمله رهبر انقلاب، به دلیل نگرانی از ناآرامیهای داخلی، تمایل به مذاکره نشان دادهاند.
- موفقیت مذاکرات به عوامل خارجی مانند فشار لابیهای ضدتوافق در آمریکا و دخالتهای اسرائیل نیز بستگی دارد.
- نتیجهگیری: توافق احتمالی ایران و آمریکا میتواند اقتصاد ایران را از طریق افزایش صادرات نفت، کاهش نرخ ارز، و جذب سرمایهگذاری خارجی بهبود بخشد، اما این بهبود به مدیریت صحیح منابع، سیاستهای حمایتی برای صنایع داخلی، و پایداری توافق بستگی دارد. با این حال، برخی معتقدند که حتی در صورت بهبود اقتصادی، نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی ممکن است به دلیل مشکلات ساختاری و انتظارات بالای مردم ادامه یابد. در مقابل، شکست مذاکرات میتواند اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی بیشتر و ناآرامیهای گسترده سوق دهد.